هیأت داوران
پرستو فروهر
پرستو فروهر (متولد ۱۳۴۱، تهران) هنرمند چندرسانهای و استاد دانشگاه از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۸ در دانشگاه تهران به تحصیل هنر پرداخت و در سال ۱۳۷۳ از دانشکده طراحی در آفنباخ آلمان مدرک کارشناسی ارشد خود را دریافت کرد. آثار او عمیقا از تجربیات شخصی در زمینه سرکوب فرهنگی و تبعید تأثیر گرفته است. او در کار هنری خود چگونگی بازتاب این تجربیات را در دنیایی که با بحرانهای انسانی روبرو است بررسی میکند
آثار او شامل نقاشی، چیدمان، عکس، اشیاء و همچنین بایگانیها و اقدامات فعالانه مداوم است. تزئینات و عناصر خوشنویسی زبان مادری او نقش مرکزی دارند: این عناصر که در ابتدا تزئینی به نظر میرسند، با دقت و تأمل بیشتر، صحنههای دلهرهآوری از کنترل و سرکوب را آشکار میکنند. آثار فروهر کلیشهها و عادات دیداری فرهنگی را به چالش میکشند
او از جذابیت زیباییشناختی منسوجات استفاده میکند تا مکانیسمهای سنتی بیگانگی را در هم بشکند، بدون اینکه کاملاً از بین بروند. هنر او، به طور عمدی، مبهم و مقاوم در برابر هرگونه تسخیر است. آرشیوها و اقدامات او این رویکرد را تقویت میکنند و کار او را به یک مبارزه مستمر با قدرت، هویت و یادبود فرهنگی تبدیل میکنند
آثار فروهر در مجموعههای بینالمللی مانند موزه بریتانیا و موزه هنر مدرن در فرانکفورت نگهداری میشوند. در سال ۱۴۰۳ او نه تنها به دلیل کیفیت برجسته آثارش، که به خاطر شجاعت و پایداریاش در دفاع از آزادی، حقوق بشر و گفتوگوی میان فرهنگها برنده جایزه گابریله مینتر ۲۰۲۵ شد
عمران قریشی
عمران قریشی(متولد ۱۳۵۰، حیدرآباد) هنرمند و استاد دانشگاه، هنر نقاشی مینیاتور را در دانشکدهی ملی هنر لاهور فرا گرفت و اکنون، خود، به تدریس این رشته در همان مؤسسه مشغول است. با الهام از سنت دیرینهی هنر مینیاتور مغولی قرن شانزدهم، روشی نوین و معاصر را پرورش داده است که دربرگیرندهی آثار فیگوراتیو و انتزاعی بر روی کاغذ، نقاشیهای بلندپروازانه و چیدمانهای مکانمحور میباشد. آثار وی، آمیزهای بیهمتا از نقشمایهها و فنون سنتی با دغدغههای روز و زبان صوری نقاشی انتزاعی امروزین را به نمایش میگذارند. وی، با درهمآمیختن نقشمایهها، فنون و نمادپردازیهای سنتی با اندیشههای مفهومی، در میان دقتی بیمانند به جزئیات و پویایی حرکتی که به نقاشی کنشی پهلو میزند، در نوسان است. بهکارگیری ورق طلا و رنگ اکریلیک سرخ، خصیصهای برجسته در آثار اوست. تلألؤ ورق طلا به ساحت ملکوتی اشارت دارد، در تقابل با پرتابهای پرشور سرخ و نقشمایههای پرپیچوتاب تاک که به نمادی از شکنندگی پیکر انسان بدل میگردند
زیبایی شکننده آثار قریشی از طریق تأملات اجتماعی-سیاسی در زندگی معاصر مدلل میشود. رنگ قرمز، اشارهای آشکار به خون حیاتبخش است که در رگهای ما جریان دارد، در حالی که موتیفهای گل او امکان نوسازی و رشد را به تصویر میکشند. تعادل میان دوگانگیهایی مانند خشونت و زیبایی یا مرگ و تولد دوباره حفظ شده است؛ نیروهایی که بهطور متضاد، اما درهمآمیخته هستند. برای هنرمند، «گلهایی که از رنگ بیرون میآیند نمایانگر امیدی هستند که علیرغم همهچیز، مردم به نوعی برای آیندهای بهتر در دل نگه میدارند.» با بهکارگیری تکنیکهای نمایشی نقاشی مینیاتور برای بازنمایی واقعیت مدرن، آثار قریشی تا حدی به اصطکاک جهانی اشاره میکنند که در آن نوآوری روزانه با سنت در تقابل است
در سال ۲۰۱۳، وی برای اثری مکانمحور که برای پروژهی باغ بام موزهی متروپولیتن نیویورک خلق کرد، نشان «هنرمند سال» را از بانک دویچه دریافت نمود، و نخستین نمایشگاه انفرادی خویش در اروپا را در کونستهاله بانک دویچه در برلین برگزار کرد. در پی این موفقیت، آثار وی در نمایشگاههای انفرادی متعددی، از جمله در مرکز باربیکن لندن (۲۰۱۶) و موزهی هنر مدرن کونستن در آلبورگ دانمارک (۲۰۱۶)، به نمایش درآمدهاند. همچنین، وی با اجرای پروژههای هنری مکانمحور در مکانهایی چون کلیسای ملی واشنگتن در واشنگتن دیسی (۲۰۱۸) و شهر العین در ابوظبی امارات متحده عربی (۲۰۱۸)، و دیگر نقاط، به کاوش در تعامل میان هنر و فضا پرداخته و مرزهای خلاقیت خویش را گسترش داده است
مریم بنیاسدی
مریم بنیاسدی (متولد ۱۳۷۲، برازیلیا) استاد دانشگاه و هنرمند بصری ایرانی مستقر در لاهور، پاکستان است. او در رشته نقاشی مینیاتور در کالج ملی هنر در لاهور تحصیل کرده و مدرک کارشناسی ارشد هنرهای تجسمی را از همان مؤسسه در سال ۱۳۹۶ دریافت کرده است
تحت تأثیر مینیاتور ایرانی، مریم به بررسی رابطه انسان و طبیعت میپردازد؛ بهطوری که از عناصری مانند درختان و اشیای ساخته شده توسط انسان، برای مثال آجرهای قرمز، استفاده میکند. نقاشیهای او بیننده را در تجربه مشترک عضویت در دنیای طبیعی فرو میبرند که میتواند حس وحدت میان افراد را به وجود آورد
آثار بنیاسدی نه تنها به عنوان ساختن تصاویر، بلکه خود تصویر به مثابه تفکر در میان مقیاسهای تصویری و سیاسی مطرح میشوند. توجه به جزئیات اجتماعی-بومشناختی بدون سر و صدای پسزمینه و همچنین ترکیب بندیهایی با فضای خالی میان تصاویر، فضایی را خلق میکند که در آن امکان تأمل بر مسائل زیستمحیطی در مقیاسی گستردهتر فراهم میشود. این امر مشابه شعر ایرانی است که سنت مینیاتور به طور نزدیکی با آن پیوند خورده، و از طریق اشارات، استعارهها و تمثیلهای خود، تفسیرهای چندگانه و باشکوهتری را تسهیل میکند. در عصری که رسانههای اجتماعی و تجمعات سیاسی مملو از بیانیههای پرسروصدا هستند، مینیاتورهای بنیاسدی شیوهای متفاوت و غیرمستقیمتر و خصوصیتر برای گفتمان سیاسی فراهم میآورند
آثار او زیبایی شگفتانگیز مناظر طبیعی، چرخه فصول و وابستگی به منابع طبیعی را به نمایش میگذارند؛ مفهومی که میتواند از تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی فراتر رود و پیوند مشترکی ایجاد کند، در حالی که مرزها، اکوسیستمها و منابع میتوانند موجب تقسیمبندی میان انسانها شوند
عباس شهسوار
عباس شهسوار (متولد ۱۳۶۲، کرمانشاه) هنرمند معاصر و مدرس هنر ساکن بجنورد است. او با آثارش، مرزهای نقاشی مینیاتور سنتی ایرانی را بازتعریف میکند. با ارائه تصاویری فاخر از لحظات صمیمی، مشاهدههای دقیق اجتماعی و نقدهای نافذ بر خشونت، تکنیکهای کلاسیک را با مضامین مدرن می آمیزد. در آثاری همچون «پاییز در دوپامین»، شهسوار با بازی ظریف بین ابهام و وضوح، چهرههایی را به تصویر میکشد که در تضاد با جزئیات برجسته اطرافشان، تمایل به فرار از محدودیتهای یک محیط خفهکننده را القا میکنند. با بهرهگیری از الهامات شعر فارسی، فلسفه صوفی و سنتهای ملی، هنر او گفتگوی فرهنگی دیرینهای را در حالتهای تغییر یافته ذهن و جستجوی تعالی منعکس میکند. از طریق رویکرد نوآورانهاش، عباس شهسوار به گسترش مرزهای نقاشی سنتی و گفتمان بصری معاصر ادامه میدهد
با بازنگری سنت دیرینهٔ نگارگری ایرانی، آثار شهسوار را میتوان بازآفرینیهای مدرنی از هنر مینیاتور دانست که برای هنرمندان ایرانی و علاقهمندان به هنر کتابآرایی در ایران آشناست. در حالی که ضربات قلم بسیار ظریف و دقیق یادآور نقاشی مینیاتور سنتی است، موضوعاتی که هنرمند انتخاب میکند متعلق به زمان و مکان اوست. برخی از این آثار، صحنههایی از زندگی طبقات متوسط در ایران را به تصویر میکشند. او از شخصیت خود به عنوان مدلی برای کاوش در مسائل زندگیاش استفاده میکند. برخی دیگر از آثارش، تفسیرهای اجتماعی-سیاسی هستند. در کنار پرترههای شخصیتهای سیاسی برجسته، کتیبهای خوشنویسیشده ظاهر میشود که زمان خلق اثر و نام شخصیت را نشان میدهد
فرهاد فزونی
فرهاد فزونی (متولد۱۳۵۷، تهران) طراح گرافیک، هنرمند چندرسانهای، مدرس هنر و کارگردان تئاتر است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته طراحی گرافیک از دانشگاه هنر و معماری آزاد تهران و عضو رسمی انجمن طراحان گرافیک ایران است. فزونی بنیانگذار و مدیر هنری استودیوی طراحی گرافیک مستقر در تهران به نام استودیو تهران است و همچنین بنیانگذار پلتفرم «نخشه» و برند «اشیاء تهران» نیز هست. مدیریت هنری و عضویت در هیئت تحریریه چندین مجله فرهنگی از جمله هنرفردا، تصویرنامه، خردنامه، شبکه آفتاب، فرهنگ و آهنگ و ۷۷ در کارنامهی فزونی ثبت شدهاست. او در آثار خود،از تنش میان هندسه تایپوگرافیک حروف لاتین و سیالیت خوشنویسی فارسی بهره میبرد. فزونی اجسام و چیدمانهایی میسازد که آنها را «شعر» مینامد و از خط فارسی و فرهنگ بصری تهران الهام میگیرند
در سال۱۳۹۷، او نامزد بهترین کارگردانی تئاتر و بهترین نمایشنامهنویسی در بخش بینالملل جشنواره تئاتر فجر شد و جایزه بهترین طراحی صحنه را برای نمایش «دستورالعملهای پرواز برای خدمه و خلبان» به دست آورد. او همچنین برنده بورسیه ریزدنسی آکادمیک آلمان (۲۰۱۲-۲۰۱۴) است
در سال ۲۰۱۴ موزهی فریدریسیانوم، که یکی از مهمترین مراکز هنر معاصر آلمان به حساب میآید نمایشگاه انفرادیای با عنوان «شعرهای پسلرزه» را برای فزونی برپا کرد و نمایشگاه انفرادی دیگر او با عنوان «آیا شعر میتواند خودکشی کند» در همان سال در برلین در مرکز «اوکبار» برگزار شد
دبیر جشنواره
رزیتا شرفجهان
رزیتا شرفجهان (متولد ۱۳۴۱، تهران) مجسمهساز، نقاش و ویدیوآرتیست معاصر ایرانی است. او دارای کارشناسی ارشد در پژوهش هنری از دانشگاه تهران و کارشناسی هنر در رشته نقاشی از همان دانشگاه میباشد. وی بنیانگذار و مدیر گالری آزاد است و همچنین عضو انجمن نقاشان ایران میباشد
آثار او اغلب تمهای حافظه فرهنگی، هویت جمعی و مسائل اجتماعی-سیاسی را، به ویژه در متنیت جامعه ایران در سایه تحولات انقلاب ۵۷، کاوش میکنند. او به دلیل استفاده از موتیفهای یافتشده از فرهنگ تاریخی و عامه ایران، که با بازنگری مواد آرشیوی به گذشته و تأثیرات ماندگار آن بر زمان حال که جنبههای پنهان یا سرکوبشده جامع —مانند خشونت مرد سالارانه، یا بیعدالتی—را آشکار میسازد نظر میافکند، شهرت دارد
او در نهمین بیینال شانگهای، شانگهای، چین (۱۳۹۸)، تریینال هنر معاصر بینالمللی پاریس، پاریس، فرانسه (۱۳۹۲)، پنجمین بیینال هنر گیومری به سرپرستی آروپینه توکمجیان در گیومری، ارمنستان (۱۳۸۵) و دومین بیینال نقاشی در موزه هنر معاصر تهران، ایران (۱۳۷۳) شرکت کرده است. آثار او در مجموعههای بینالمللی نظیر موزه بلوتی در ایتالیا جای گرفته است